۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه

انتخاب

يه آمريكيي مي ميره و مي ره اون دنيا در بدو ورود بهش ميگن كه نامه اعمالت طوريه كه مي توني بين بهشت و جهنم يكي رو انتخاب كني.
سناتور آمريكايي مي گه اينكه ديگه احتياج به انتخاب نداره با كله مي رم تو بهشت . بهش مي گن صبر كن اينجا نوشته تو بايد در هر كدوم از اونا يه روز رو سپري كني ‏‎ٍو بعد انتخاب كني .
سناتور اول وارد بهشت مي شه مي بينه همه جا سر سبز و خرمه اما هركي سرش به كار خودش گرمه ، حوصلش سر ميره ، فرداش مي برنش جهنم و مي بينه چه خبره... همه سر حال و بشاش با حفظ شئونات مشغول خوندن سرود فرح بخش ( خوش چهره ها بايد حركات موزون انجام بدن )هستن.
سناتور بهش خيلي خوش مي گذره و در خواست مي كنه كه براي هميشه منتقلش كنن به جهنم .
روز سوم كه مي فرستنش مي بينه نه از دارو درخت خبري هست نه از بزن و بكوب فقط يه مشت آدم عبوس و دپرس وسط بيابون برهوت كنار يه انبار جمع شدن كه توش به اندازه ي ده هزار سال ذخيره ي قير مذاب وجود داره،
سناتور ميگه قضيه چيه ؟
مالك دوزخ با خنده ميگه بينوا ديروز روز تبليغات بود امروز تو ديگه راي دادي.

روزنامه ي اعتماد ملي - شماره ي ٩١٦

هیچ نظری موجود نیست: