۱۳۸۷ شهریور ۳۰, شنبه

منوچهري دامغاني


خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است
باد خنك از جانب خوارزم وزانست
آن برگ رزان بين كه بر آن شاخ رزانست
گويي به مثل پيرهن رنگ رزانست
دهقان به تعجب سر انگشت گزانست
كاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار ...

۱ نظر:

ناشناس گفت...

عجب!!!!